آفتابگردان ترین ....

آفتابگردان ترین ....

دلنامه های پراکنده
آفتابگردان ترین ....

آفتابگردان ترین ....

دلنامه های پراکنده

لطفا هرگونه برداشت از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع انجام شود.

 تمامی دلنوشته های این وبلاگ تقدیم به کسی که همیشگی ترین تأثیر را بر جهان بینی من نهاد ... او که کمک و یاری بی دلیل و بی دریغ را به من آموخت ...


قاصدکها طاقت باران ندارند ...


این بهار برای همه بهار است با این باران های بی سابقه، به جز من ... جز من که به عطر باران حساسیت پیدا کرده ام بعد از تو ... جز من که باران دیوانه ام می کند بعد از تو ... جز من که به آسمان التماس کرده ام تمامش کند این درام دلگیر تکراری را .........


لعنت به این باران که گریبان آسمان را رها نمی کند بعد از تو ... لعنت به این باران ... لعنت به این بهار بیرحم ... این بهاری که با همه مهربان شده جز من ... جز من که به محض دیدن هر لکه ابر در قاب آسمان دلگیرتر می شوم و با هر قطره باران پریشان تر ............... 


کاش بودی و دیگر این باران نبود ... کاش بودی و این باران هم بود ...

کاش بودی و اشک این همه فرشته را از آن سوی قلمرو ابرها هرشب و هر روز در نمی آوردی ...

فقط کاش بودی ...............


ببین که قاصدکها تاب باران ندارند ... ببین که حریر نازک پرهاشان زیر این باران بی امان دوام نیاورده ... ببین که بال شاپرکها چطور خیس خورده و مچاله شده ....... 


ببین که عابری اینجا هست که هرچه می دود، سرپناهی پیدا نمی کند زیر آوار این باران .....


ببین با رفتنت چه کردی ... ببین ..............



ziba

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد