تمامی دلنوشته های این وبلاگ تقدیم به کسی که همیشگی ترین تأثیر را بر جهان بینی من نهاد ... او که کمک و یاری بی دلیل و بی دریغ را به من آموخت ...
امروز ... هر روز ... از روزی که رفتی با شعر تغذیه می کنم ... با شعر نفس می کشم ... با ... هرچه تو را تداعی کند ... با هرچه از سمت احساس من بوزد ... به هر زبان، به هر لهجه، به هرحال ... زیبایی عشق به همین است: بدون مرز، آزاد و بی نیاز راه خود را باز می کند ... مثل هوا ... مثل آب ... مثل نسیم ... مثل آفتاب برای آفتابگردانش ...
Blätten Strauch mit herzförmeigen
Sommerregen warm:
Wenn ein Schwerer Tropfen Fällt
Ganze blatt Bebt das
So bebt jades Mal mein Herz
Fällt wenn dein name auf es
دسته گلی به طرح دل
باران گرم تابستان:
وقتی قطره ای سنگین فرو می افتد
برگ، به تمام قامت به لرزه می افتد
دل من نیز هر بار
وقتی نامت بر آن فرو می افتد
این سان به لرزه می افتد
" اریش فرید "
خیلی قشنگ بود
"مثل آفتاب برای آفتابگردانش"
بالایی من بودم
ممنون از تمام لطفت دوست من