آفتابگردان ترین ....

آفتابگردان ترین ....

دلنامه های پراکنده
آفتابگردان ترین ....

آفتابگردان ترین ....

دلنامه های پراکنده

لطفا هرگونه برداشت از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع انجام شود.

 

کاش 

 

 

بعضی وقتها 

 

آدمها می فهمیدند 

 

که برای یادآوری یک زخم کهنه 

 

یک درد مزمن  

 

نیازی به نمکدان برداشتن نیست ...  

 

که گاهی آدم از ترس فوران 

 

از وحشت انفجاری غیرقابل پیش بینی ست که پناه می برد به درددلهای  

 مظلومانه 

 

به دردهایی که اگر گفته نشوند 

 

زلزله به پا می کنند ... 

 

دردهایی که حتما نمی شده نگاهشان داری و تلنبارشان کنی ...  

 

دردهایی که خودت میدانی هستند 

 

بودنشان هم بدجور هر روز و هرروز خونمایی می کند 

 

و همین بس است برای یک عمر دلتنگی ... 

 

اما 

 

وقتی پای درددل وسط می آید  

 

آدمها  

 

به این تصور می رسند که 

 

شاید این زخم زدنها بهتر باشد ... 

 

که حالت را بهتر کند ... 

 

اما 

کاش  

 

می دانستند  

 

که بعضی زخمها 

 

یادآوری لازم ندارند ... 

 

همین که همدردی ببینند - نه حتی تسکین که از هیچ کس ساخته نیست - 

 

 

کافی ست ... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد